چه وقت داده ها مزیت رقابتی خلق می کنند... و چه وقت نمی کنند؟
۱۳۹۹/۰۵/۰۴
مدیران بسیاری تصور می کنند داده های مشتری می تواند مزیت دست نیافتنی به آن ها دهد. هر چه تعداد مشتریان بیشتر باشد، به همان مقدار داده های بیشتری می توان جمع آوری کرد و زمانی که آن داده ها تجزیه و تحلیل شوند، امکان ارائه محصولی بهتر برای جذب مشتری بیشتر را می دهد. سپس می توانید داده های بیشتری جمع آوری کنید، و تکرار این چرخه در نهایت رقبای شما را به حاشیه می راند. اما این فکر معمولا اشتباه است. هرچند چرخه های مثبت یادگیری مبتنی بر داده ممکن است شبیه چرخه های اثرات شبکه به نظر برسد که در آنها ارزش یک محصول برای کاربرانش با افزوده شدن افراد جدید بیشتر می شود و در نهایت به کثرتی تعیین کننده از کاربران دست می یابد که رقبا را شکست می دهد. اما چرخه های مثبت یادگیری مبتنی بر داده به قدرتمندی و پایایی چرخه های اثر شبکه نیستند.
با این وجود، تحت شرایط مناسب، داده های مشتری می تواند به ایجاد سپر رقابتی کمک کند. تمام این بستگی به آن دارد که داده ها در کجا ارزش پایا و بالا ارائه می کنند، چه قدر اختصاصی هستند و چه قدر منجر به بهبودهایی می شوند که به سادگی قابل تقلید نیستند یا بینش هایی خلق می کنندکه می توانند به سرعت کاربردی شوند. این ویژگی ها به شرکت ها مزیت می دهند. زمانی هم که یادگیری از یک مشتری به بهبود خدمات برای دیگران می انجامد ( مثل گوگل مپس) افراد به این فکر خواهند کرد که چند نفر از آن خدمات استفاده می کنند و اثرات مطلوب شبکه حاصل خواهد شد.