کلاس فلسفه
۱۳۹۹/۰۱/۰۱
و همه دانشجویان موافقت کردند.
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ هاي گلف قرار گرفتند سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت و خوب البته, ماسه ها همه جاهاي خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله". بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روي همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "درحقیقت دارم جاهاي خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند. در حالی که صداي خنده فرو می نشست, پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست, توپهاي گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند خدایتان, خانواده تان, فرزندانتان, سلامتیتان , دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهاي دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند, باز زندگیتان پاي برجا خواهد بود.اما سنگریزه ها سایر چیزهاي قابل اهمیت هستند مثل کارتان, خانه تان و ماشی نتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده." پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید, دیگر جایی براي سنگریزه ها و توپهاي گلف باقی نمی مونه, درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روي چیزهاي ساده و پیش پا افتاده صرف کنین, دیگر جایی و زمانی براي مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که براي شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادي کنین, با فرزندانتان بازي کنین, زمانی رو براي چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین. همیشه زمان براي تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین. اول مواظب توپ هاي گلف باشین, چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند, موارد داراي اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند." یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟ پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدي. این فقط براي این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست, همیشه در زندگی شلوغ هم , جائی براي صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست!